عکس پروفایل و عکس نوشته بیتو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
بیتـو مهتاب شبی بــاز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبــال تـو گشتم
خاطراتت همه طی شد، به ته کوچه رسیدم
در مه آلودهگى شهر تـو را دلشده دیدم
دیدمت بــاز همــانجا و همــان اخم قدیمی
لذت کندن صد بــاره یک زخم قدیمی
بــاورم نیست چه دیدم آن شب سرد و مه آلود
تـوی دست تـو کتاب غزل و شعر خودم بود
آن کتاب غزلی که خون دل رفته به پایش
چقدر خوب که آرام نشسته سر جایش
فریدون مشیری
عکس پروفایل و عکس نوشته بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
عکس پروفایل و عکس نوشته بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
عکس پروفایل و عکس نوشته بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
عکس پروفایل و عکس نوشته بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
عکس پروفایل و عکس نوشته بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
عکس پروفایل و عکس نوشته بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
عکس پروفایل و عکس نوشته بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
عکس پروفایل و عکس نوشته بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
عکس پروفایل و عکس نوشته بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
عکس پروفایل و عکس نوشته بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
عکس پروفایل و عکس نوشته بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
عکس پروفایل و عکس نوشته بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم